کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صلبیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
صلبیه
فرهنگ فارسی معین
(صُ بِ یَّ) [ ع . صلبیة ] (اِ.) سفیدی چشم ، پرده ای سفید و کدر در چشم که از الیاف محکم ساخته شده و قسمت اعظم کرة چشم را احاطه کرده است .
-
جستوجو در متن
-
مشیمیه
فرهنگ فارسی معین
(مَ یِّ) [ ع . مشیمة ] (اِ.) پرده ای است عروقی که بافت اصلی اش از نسج ملتحمه است و در زیر پردة صلبیه قرار گرفته که دومین طبقة کره چشم را می سازد و شامل رگ های خونی و مواد رنگین است .