کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صفت کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صفت کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) 1 - توصیف کردن . 2 - ستودن .
-
جستوجو در متن
-
اتصاف
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِّ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) دارای صفتی شدن ، به صفتی موصوف شدن . 2 - ستوده شدن . 3 - (مص م .) صفت کردن ، با هم ستودن چیزی را. 4 - (اِمص .) صفت پذیری ، نشان پذیری .
-
نعت
فرهنگ فارسی معین
(نَ) [ ع . ] 1 - (اِ.) ستایش ، مدح . 2 - (مص م .) وصف کردن کسی یا چیزی به نیکی . 3 - صفت . ج . نعوت .
-
آن
فرهنگ فارسی معین
1 - پسوند دال بر زمان : بامدادان ، ناگاهان . 2 - پسوند دال بر مکان و موطن : گیلان ، یونان ، ایران ، دیلمان . 3 - پسوند حاصل مصدر است در آخر ریشة فعل : چادردران کردن ، راه جامه دران . 4 - پسوند دال بر کثرت و استمرار در آخر اسم فاعل (مرخم .): درم - ر...