کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صراحی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صراحی
فرهنگ فارسی معین
(صُ) [ ع . صراحیة ] (اِ.) ظرف شراب .
-
واژههای مشابه
-
صراحی کشیدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ یا کِ دَ) [ ع - فا. ] شراب نوشیدن .
-
جستوجو در متن
-
سبزی
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِ.) صراحی .
-
بط
فرهنگ فارسی معین
(بَ طّ) [ ع . ] ( اِ.) 1 - مرغابی . 2 - صراحی شراب .
-
چمانه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) = چمان : 1 - کدویی که در آن شراب کنند؛ صراحی . 2 - پیالة شراب .
-
قرابه
فرهنگ فارسی معین
(قَ رَّ بِ) [ ع . ] (اِ.) شیشة شراب ، صراحی .
-
قنینه
فرهنگ فارسی معین
(ق نُِ نَ) [ ع . ] (اِ.)شیشه ، شیشة شراب ، صُراحی .
-
صینیه
فرهنگ فارسی معین
(یَّ) [ ع . صینیة ] (ص نسب .) مؤنث سینی ؛ انواع ظروف از صحن ، قدح ، صراحی و غیره که در قدیم از چین وارد می شد.
-
نول
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - گرداگرد دهان . 2 - منقار مرغ . 3 - بینی . 4 - لوله و گردن صراحی .
-
جامه
فرهنگ فارسی معین
(مِ) [ په . ] (اِ.) 1 - لباس ، تن پوش . 2 - جام ، صراحی . 3 - پارچه ، پارچة نادوخته . ؛~ عباسیان کنایه از: لباس سیاه . ؛~ فرو نیل کردن کنایه از: سیاه کردن لباس به نشانة عزادار شدن . ؛~ قبا کردن کنایه از: پیراهن دریدن از شدت شور و وجد یا اندوه ...
-
سبزک
فرهنگ فارسی معین
(سَ زَ) (اِ.) 1 - سبزه . 2 - صراحی که از شیشة سبز ساخته باشند. 3 - بنگ ، حشیش . سبزه (سَ زَ یا زِ) (اِمر.) 1 - چمن . 2 - نوعی کشمش سبز. 3 - گندم گون ، کسی که رنگ پوستش اندکی تیره باشد. 4 - گندم یا عدس که ایرانیان جهت پیشواز عید نوروز آن را رویانده و...