کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صدا دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ته صدا
فرهنگ فارسی معین
(تَ. صِ) (اِ.) صدای اندکی خوش ، آواز اندکی خوش .
-
جستوجو در متن
-
آواز دادن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص ل .) صدا کردن ، فرا - خواندن .
-
برشمردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. ش ِ مُ دَ) (مص م .) 1 - شماره کردن ، حساب کردن . 2 - صدا زدن ، مخاطب قرار دادن .
-
پرپر
فرهنگ فارسی معین
(پَ پَ) (اِمر.) 1 - صدا یا حالت پر زدن پرنده . 2 - (عا.) کنایه از: جان دادن و مردن .
-
جغجغه
فرهنگ فارسی معین
(جِ جِ غِ) (اِ.) نوعی اسباب بازی کودکان شبیه قوطی که موقع تکان دادن صدا از آن برآید.
-
چهچهه
فرهنگ فارسی معین
(چَ چَ هِ) (اِصت .) = چهچه : 1 - آواز خواندن بلبل و پرندگان خوش آواز. 2 - تحریر دادن صدا.