کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صاف و هموار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
جلگه
فرهنگ فارسی معین
(جُ گِ) (اِ.) زمین صاف و هموار.
-
صرحه
فرهنگ فارسی معین
(صَ رْ حَ) [ ع . ] (اِ.) زمین صاف و هموار.
-
هموار
فرهنگ فارسی معین
(هَ) [ په . ] (ص .) 1 - مسطح ، صاف . 2 - نرم و آهسته .
-
نشو
فرهنگ فارسی معین
(نُ) (ص .) = نسو: صاف و هموار و نرم و لغزنده . مق . خشن ، درشت .
-
رندیدن
فرهنگ فارسی معین
(رَ دَ) (مص م .) 1 - تراش دادن ، تراشیدن . 2 - صیقل دادن . 3 - صاف و هموار کردن .
-
سراب
فرهنگ فارسی معین
(سَ) [ ع . ] (اِ.) زمین صاف و هموار که در اثر گرمای زیاد، از فاصلة دور به نظر آب می نماید.
-
ساده
فرهنگ فارسی معین
(دَ یا دِ) (ص .) 1 - بی نقش و نگار. 2 - پاک ، خالص . 3 - ساده لوح ، ابله ، نادان . 4 - بسیط ، بدون ترکیب . 5 - آسان . 6 - عادی ، معمولی . 7 - پسری که هنوز ریش درنیاورده . 8 - بدون زینت و زیور. 9 - صاف و هموار. 10 - لغزان ، لغزنده . 11 - بی چین و گر...