کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیپوری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
اطلسی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.)نوعی گل شیپوری با رنگ - های آبی ، سفید، بنفش که دارای عطر ملایمی می باشد.
-
تاتوره
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) گیاهی از تیرة بادنجان با برگ های درشت و بدبو و گل های شیپوری قرمز یا سفید.
-
نیلوفر
فرهنگ فارسی معین
(فَ) (اِ.) گیاهی است که مانند پیچک به اشیاء اطراف خود می پیچد و بالا می رود، گل هایش شیپوری و کبود رنگ می باشد.
-
آقشام
فرهنگ فارسی معین
[ تر - فا. ] (اِمر.) 1 - غروب ، شامگاه . 2 - نوبتی که بر در پادشاهان و امرای ترک در شامگاه می زدند. 3 - شیپوری که هنگام غروب در سربازخانه ها می زدند.
-
ذریره
فرهنگ فارسی معین
(ذَ رَ یا رِ) [ ع . ذریرة ] (اِ.) 1 - داروی خشک ، ذرور. 2 - نوعی بوی خوش ، عطر. 3 - گل شیپوری ایتالیایی .