کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیوه کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شیوه گر
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گَ) (حامص .)1 - حیله گر. 2 - اهل ناز و کرشمه .
-
جستوجو در متن
-
لفظ
فرهنگ فارسی معین
(لَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - واژه ، کلمه . 2 - سخن گفتن . ج . الفاظ . ؛ ~ قلم صحبت کردن صحبت به شیوه و روش نوشتن .
-
تعلیق
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) آویزان کردن . 2 - چیزی در زیر کتاب یا نوشته ای نوشتن . 3 - (اِ.) نام یکی از خطوط اسلامی منشعب از نسخ با شیوة ایرانی . 4 - (اِمص .) آویزان بودن ، آویختگی . 5 - انجام نشدن کاری یا بلاتکلیف ماندن امری بدون مشخص بودن زمان قطعی ا...
-
خط
فرهنگ فارسی معین
(خَ طّ) [ ع . ] (اِ.) 1 - اثر و نشانة قلم بر کاغذ و غیره . 2 - نوشته . 3 - نویسندگی . 4 - فرمان . 5 - کنایه از: موی صورت که تازه در آمده . 6 - فاصلة بین دو نقطه (ریاضی ). 7 - مسیر ویژة رفت و آمد پیوستة یک یا چند وسیلة نقلیه . 8 - خوشنویسی . 9 - مرا...