کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیطان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شیطان
فرهنگ فارسی معین
(شَ یا ش ) [ ع . ] (اِ.) 1 - دیو، اهریمن . 2 - نافرمان . 3 - شرور. ؛ ~ را درس دادن بسیار حیله گر بودن .
-
جستوجو در متن
-
هرماس
فرهنگ فارسی معین
(هُ یا هَ) (اِ.) اهریمن ، شیطان .
-
بومره
فرهنگ فارسی معین
(مَ رَّ) [ ع . ابومرة ] ( اِ.) ابلیس ، شیطان .
-
خناس
فرهنگ فارسی معین
(خَ نّ) [ ع . ] (ص . اِ.) شیطان ، اهریمن .
-
زوبع
فرهنگ فارسی معین
(زُ بَ) [ ع . ] (اِ.) شیطان ، ابلیس .
-
شیاطین
فرهنگ فارسی معین
(شَ) [ ع . ] (اِ.) جِ. شیطان ؛ اهریمنان .
-
ابلیس
فرهنگ فارسی معین
( اِ) [ معر. ] (اِ.) شیطان ، اهریمن . ج . ابالیس و ابالسه .
-
آلپر
فرهنگ فارسی معین
(پَ)(ص .)(عا.) نک الپر. زرنگ ، شیطان ، متقلب .
-
اهریمن
فرهنگ فارسی معین
(اَ مَ) (اِ.) = اهرن : 1 - (اِ.) شیطان . 2 - هر یک از شیاطین .
-
دیوجان
فرهنگ فارسی معین
(ص مر.) 1 - شیطان صفت . 2 - سخت جان . 3 - بی رحم .
-
وروجک
فرهنگ فارسی معین
(جَ) (اِ.) (عا.) صفتی است برای کودکان ؛ بازی گوش ، شیطان .
-
تخس
فرهنگ فارسی معین
(تُ) (ص .) (عا.) 1 - بچة شیطان و بازیگوش . 2 - حرف نشنو، سرکش .
-
دیو
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) 1 - موجودی خیالی شبیه به انسان ، اما بسیار تنومند و زشت دارای شاخ و دُم . 2 - ابلیس ، شیطان .
-
طاغوت
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) 1 - بت ، هر معبود غیر از خدا. 2 - شیطان . 3 - سرکش متعدی .