کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیر(و)برنج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شیر شدن
فرهنگ فارسی معین
(شُ دَ) (مص ل .) (عا.) دلیر شدن .
-
جستوجو در متن
-
شیربرنج
فرهنگ فارسی معین
(بِ رِ) (اِمر.) 1 - شیربا، خوراکی که با شیر و برنج درست کنند. 2 - کنایه از: کسی که رنگ پوستش زیاد سفید باشد.
-
فرنی
فرهنگ فارسی معین
(فِ رْ) (اِ.) نوعی خوراک رقیق که از شیر، آرد برنج ، شکر و گلاب درست کنند.
-
دیگچه
فرهنگ فارسی معین
(چِ یا چَ) (اِمصغ .) دیگ کوچک . نوعی غذا که از شیر و برنج و گلاب و شکر به عنوان غذای نذری پزند و بین مستمندان تقسیم کنند.