کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شی ء
فرهنگ فارسی معین
(شَ یا ش ) [ ع . ] (اِ.) 1 - آن چه که بتوان از آن اعلام و اخبار کرد، چیز. ج . اشیاء. 2 - مجهول (ریاضی ).
-
جستوجو در متن
-
اشیاء
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] ( اِ.) جِ شی ء؛ چیزها.
-
بهمان
فرهنگ فارسی معین
(بَ) (مبهم ) شخص یا شی ء مجهول .
-
جزء
فرهنگ فارسی معین
(جُ) [ ع . ] (اِ.) بخشی از چیزی ، پاره ای از شی ء مق کل . ج . اجزاء.
-
جزء
فرهنگ فارسی معین
(جُ) [ ع . ] (اِ.) بخشی از چیزی ، پاره ای از شی ء. ج . اجزاء.
-
حاق
فرهنگ فارسی معین
(قّ) [ ع . ] (اِ.) 1 - واقع و حقیقت مطلب . 2 - وسط چیزی ، میان شی .
-
هذا
فرهنگ فارسی معین
(هاذا) [ ع . ] (اِ. اشاره ) این (اشاره به شخص یا شی ء نزدیک ).
-
قرطعب
فرهنگ فارسی معین
(قِ طَ عَّ) [ ع . ] (اِ.) چیز اندک ، شی ء قلیل .
-
متخلخل
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ خَ خِ) [ ع . ] (اِفا.) شی ای که اجزای آن به هم متصل نباشد.
-
هلیت
فرهنگ فارسی معین
(هَ یَّ) [ ع . ] (مص ل .) مصدر صناعی است مرکب از هل و ئیت یعنی پرسش کردن از مطلب «هل » و سؤال از مطلب هل یعنی سؤال از اصل وجود شی ء یا سؤال از وجود صفتی برای شی ء.
-
اتصالی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (ص نسب .) 1 - پیوسته ، مداوم . 2 - پیوستگی و چسبیدگی شی ء هادی در مسیر الکتریسته .
-
بشقاب پرنده
فرهنگ فارسی معین
( ~. پَ رَ دِ) [ تر - فا. ] (اِ.) شی ء یا پدیده ای به شکل بشقاب که برخی در کشورهای مختلف مدعی دیدار آن هستند و بیشتر مردم گمان می کنند که از کرات دیگر آمده اند.
-
تکییف
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - نیک بریدن . 2 - کیفیتی معلوم قرار دادن برای شی ء.
-
چیز
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) 1 - شی ء. 2 - خواسته ، دارایی . ؛~ خور کردن کسی مخفیانه دارو یا خوارکی راکه خاصیت جادویی داشته باشد به کسی خوراندن .