کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شکرلب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شکرلب
فرهنگ فارسی معین
(شَ یا ش کَ لَ) (ص مر.) 1 - کسی که یکی از دو لبش چاک داشته باشد. 2 - کنایه از: شیرین گفتار، معشوق . 3 - گونه ای نان شیرینی .
-
جستوجو در متن
-
شکر
فرهنگ فارسی معین
(ش کَ) [ په . ] (اِ.) 1 - عصارة شیرینی که از چغندر قند یا نیشکر گیرند. 2 - کنایه از: سخن شیرین . 3 - در ترکیب با برخی واژه ها معنای خوش و دلنشین می دهد. مانند: شکر - خواب ، شکرخند، شکرلب .