کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شورش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شورش
فرهنگ فارسی معین
(رِ) (اِمص .) 1 - آشوب و غوغا کردن . 2 - هیجان . 3 - آشفتگی .
-
واژههای مشابه
-
شورش را درآوردن
فرهنگ فارسی معین
(رَ. دَ. وَ دَ) (مص ل .) (عا.)کار را به افراط کشیدن ، از حد اعتدال خارج شدن .
-
جستوجو در متن
-
سر برداشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . بَ تَ)(مص ل .) قیام کردن ، شورش کردن .
-
آشوبگر
فرهنگ فارسی معین
(گَ)(ص فا.)1 - فتنه جوی ، شورش - خواه . 2 - فتان .
-
بلوا
فرهنگ فارسی معین
(بَ) [ ع . بلوی ] ( اِ.) 1 - شورش ، آشوب . 2 - سرکشی .
-
شوریدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص ل .) 1 - آشفته شدن . 2 - به هیجان آمدن . 3 - شورش کردن .
-
ملحمه
فرهنگ فارسی معین
(مَ حَ مَ یا مِ) [ ع . ملحمة ] (اِ.) فتنه ، شورش .
-
بلوی
فرهنگ فارسی معین
(بَ وا) [ ع . ] (اِمص .) 1 - آزمایش ، آزمون . 2 - سختی ، گرفتاری . 3 - شورش .
-
باتون
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] ( اِ.) = باتوم . باطوم : میلة کوتاهی از چوب یا لاستیک که پاسبانان بر کمر می آویزند و برای سرکوب کردن شورش و جنجال از آن استفاده می کنند.
-
ثورت
فرهنگ فارسی معین
(ثُ رَ) [ ع . ثورة ] (اِمص .) 1 - هیجان . 2 - شورش ، غوغا. 3 - انبوهی مال و مردم . 4 - کین ، کینه .
-
فوهات
فرهنگ فارسی معین
(فُ وَّ) [ ع . ] (اِ.) ج . فُوُهه . 1 - دهانه کوه ، راه ، رودخانه . 2 - شورش ، غوغا.
-
آشوب
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) 1 - فتنه ، فساد. 2 - مایة فتنه ، موجب فساد. 3 - شور و غوغا. 4 - هرج و مرج . 5 - انقلاب ، شورش . 6 - ازدحام .
-
جوش
فرهنگ فارسی معین
1 - (اِمص .) جوشش ، غلیان . 2 - آشفتگی . 3 - هیجان ، اضطراب . 4 - (اِ.) دانه ای ریز که بر پوست بدن ظاهر می شود. 5 - شورش دل .