کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شنوایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شنوایی
فرهنگ فارسی معین
(شَ یا ش )1 - (حامص .) عمل شنیدن . 2 - (اِ.) یکی از حواس ظاهره و آن شنیدن اصوات است .
-
جستوجو در متن
-
اودیومتری
فرهنگ فارسی معین
(اُ یُ مِ) [ فر. ] (اِ.) اندازه گیری میزان شنوایی با استفاده از دستگاه شنوایی - سنجی ، شنوایی سنجی .(فره ).
-
اودیولوژی
فرهنگ فارسی معین
(اُ یُ لُ) [ فر. ] (اِ.) مطالعة اختلالات شنوایی از راه شناسایی سنجش کاستی عمکرد شنوایی و توان بخشی آن ، شنوایی شناسی . (فره ).
-
ناشنوا
فرهنگ فارسی معین
(ش نَ) (ص فا.) کر، کسی که شنوایی ندارد.
-
سامعه
فرهنگ فارسی معین
(مِ عِ یا عَ) [ ع . سامعة ] (اِفا، ~اِ.) 1 - گوش . 2 - قوة شنوایی .
-
سمع
فرهنگ فارسی معین
(سَ) [ ع . ] 1 - (اِ.) گوش ، حس شنوایی . 2 - (مص م .) شنیدن .
-
سمعک
فرهنگ فارسی معین
(سَ عَ) [ ع - فا. ] (اِمصغ .) وسیله ای برای تقویت شنوایی . کسانی که گوششان سنگین است آن را در گوش گذارند تا اصوات را بهتر بشنوند.
-
گوش
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - عضو شنوایی . 2 - گوشه ، زاویه . ؛ ~از چیزی گرفتن آن چیز را ترک کردن ، به آن چیز بی توجهی کردن . ؛ ~ کسی بدهکار نبودن کنایه از: به حرف دیگران توجهی نکردن .
-
سماع
فرهنگ فارسی معین
(سَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) شنیدن . 2 - (اِمص .) شنوایی . 3 - (اِ.) آواز، سرود. 4 - وجد و سرور و پای کوبی صوفیه .
-
حواس
فرهنگ فارسی معین
(حَ سّ) [ ع . ] (اِ.) جِ حاسه ؛ قوای مدرکه . ؛~ ظاهری پنج حس بیرونی که عبارتند از: بینایی (باصره )، چشایی (ذائقه )، شنوایی (سامعه )، بویایی (شامه )، بساوایی (لامسه ).
-
گوشدار
فرهنگ فارسی معین
(ص فا.) = گوش دارنده : 1 - دارای گوش ، دارندة گوش ، دارای آلت شنوایی . 2 - شنونده ، سامع . 3 - آن که استراق سمع کند. 4 - متوجه ، مراقب . 5 - محافظت کننده ، نگهبان ، حامی ، حمایت کننده .