کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شمش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شمش
فرهنگ فارسی معین
(ش ) (اِ.) 1 - طلا و نفرة گداخته که در ناوچه ریخته و به شکل شوشه و میله درآورده باشند. 2 - هر فلزی که هنوز به آن شکل نداده یا با آن چیزی نساخته باشند.
-
جستوجو در متن
-
تخته زر
فرهنگ فارسی معین
( ~. زَ) (اِمر.) شمش زر.
-
شوشه
فرهنگ فارسی معین
(ش ) (اِ.) 1 - طلا یا نقره که آن را گدازند و در ناوچه ریزند. 2 - هرچیز شبیه شمش . 3 - هر چیز طولانی وکوتاه . 4 - آبی که در زمستان بر سر ناودان یخ بندد و آویزان شود. 5 - ریزة هر چیز.