کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شلیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شلیل
فرهنگ فارسی معین
(شَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - جامه ای است که در زیر زره پوشند. 2 - زره کوچک که در زیر زره بزرگ پوشیده می شود.
-
شلیل
فرهنگ فارسی معین
(شَ) (اِ.) = شلیر: درختی است از تیرة گل سرخیان ، میوة آن لطیف و شیرین و شبیه زردآلو و یکی از گونه های هلوست . شکیر، شفترنگ ، شفرنگ ، مالانک ، تالانک ، تالانه ، نگینان و رنگینا نیز گفته شده .
-
جستوجو در متن
-
تالانک
فرهنگ فارسی معین
(نَ) (اِ.) شَلیل .
-
شفترنگ
فرهنگ فارسی معین
(شَ رَ) (اِمر.) نوعی شلیل قرمز.
-
هلو
فرهنگ فارسی معین
(هُ) (اِ.) درختی از تیرة گل سرخیان و از دستة بادامی ها که دارای میوة آب دار شفت و هستة ناهموار درشت است . گونه های مختلف هلو عبارت از شفتالو و شلیل و هلو انجیری هستند که همگی میوه هایی ریزتر از هلو دارند. ؛ ~پوست کنده کنایه از: شخص خوش بر و رو، خوش...