کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شلاق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شلاق
فرهنگ فارسی معین
(شَ لّ) [ تر. ] 1 - (اِ.) تازیانه . 2 - (ص .) شوخ . 3 - مفسد.
-
واژههای مشابه
-
شلاق کش
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ یا کِ) [ تر - فا. ] (ق مر.) (عا.) سریع .
-
جستوجو در متن
-
تازانه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (اِ.) شلاق ، تازیانه .
-
سیاط
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) جِ سوطه ؛ شلاق ها.
-
قمچی
فرهنگ فارسی معین
(قَ مْ) [ تر. ] (اِ.) تازیانه ، شلاق .
-
دره
فرهنگ فارسی معین
(دِ رَ) [ ع . دِرّة ] (اِ.) تازیانه ، شلاق .
-
تازیانه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (اِ.) شلاق ، تسمة چرمی که با آن چهارپایان را هنگام تاختن بزنند.
-
ترنا
فرهنگ فارسی معین
(تُ) (اِ.) شال کمر یا هر پارچه ای که آن را مانند گیسو بافته ، شلاق مانندی درست کنند و در بازی ترنابازی ، بازنده را با آن بزنند.