کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شفتهاش ایراد دارد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
خنجر
فرهنگ فارسی معین
(خَ جَ) [ ع . ] (اِ.) سلاحی به اندازة کارد که نوک تیز دارد و تیغه اش کج و برنده است .
-
سنبل الطیب
فرهنگ فارسی معین
(سُ بُ لُ طّ) (اِمر.) گیاهی است علفی ، پایا و خودرو، ریشه اش معطر و ساقه اش راست و برگ هایش متقابل . ریشه و ساقه های زیرین این گیاه دارای اسانس اسید والرینیک و اسید مالیک و مواد قندی است که در طب کاربرد فراوان دارد.
-
مخروط
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِ.) از اشکال هندسی شبیه به کله قند که قائده اش دایره است و به نقطه ای در بالا که رأس نام دارد منتهی می شود.
-
تمر
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) درختی است با برگ های دراز و متناوب که هر برگ بیش از بیست تا سی برگچه دارد، گل هایش زرد یا سرخ رنگ است . میوه اش سرخ و ترش مزه است که در غلافی بزرگ جا دارد، برای قلب و معده مفید است .
-
خیار
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) گیاهی از تیرة کدوییان که اقسام گوناگون دارد و میوه اش دراز و سبز است و در اکثر سالادها مصرف زیادی دارد. خیار [ ع . ] (مص ل .) 1 - اختیار داشتن . 2 - داشتن اختیار برای بر هم زدن معامله یا قرارداد. 3 - برگزیده .
-
انجیر
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) (اِ.) = انجیل : تین ، درختی از تیرة گزنه ها و جزو دستة توت ها دارای میوه ای شیرین و گوشت دار با ویتامین های A ، B ، C و بر خلاف توت یک پایه است و گل های نر و ماده اش بر روی یک درخت است . و انواع مختلفی دارد.
-
خطمی
فرهنگ فارسی معین
(خَ یا خِ یّ) [ ع . ] (اِ.) گیاهی از تیرة پنیرکیان ، دارای ساقة ضخیم و بلند، برگ هایش پهن و ستبر و ریشه اش دراز و دوکی شکل و آبدار است . ریشة آن در پزشکی مصرف فراوان دارد.
-
زوفا
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) گیاهی است پایا از تیرة نعناعیان که به حالت خودرو می روید.ریشه اش ض خیم و منشعب و ساقه هایش نسبتاً چوبی و برگ هایش کوچک و متقابل و نوک تیز و بسیار معطر می باشد. گل هایش زیبا و معطر است . اسانس این گیاه مشابه اسانس نعناع است و مصرف طبی دا...
-
ماش
فرهنگ فارسی معین
[ سنس . ] (اِ.)گیاهی است از تیرة پروانه - واران که دارای برخی گونه های پایاست . انواع بسیار از این گیاه وجود دارد و غالباً همراه یکی از غلات (گندم ، جو) کاشته می شود. برگ ها و ساقه اش علوفة خوبی جهت دام ها هستند و دانه هایش در اغذیه مصرف می شود.
-
سمینار
فرهنگ فارسی معین
(س ) [ انگ . ] (اِ.) 1 - دسته ای از دانشجویان با تحصیلات عالی که زیر نظر یک استاد، در رشته ای خاص به تحقیق و ایراد سخنرانی می پردازند، درس گروهی (فره ). 2 - محل گردهمایی محققین یک رشته . 3 - سلسله سخنرانی هایی دربارة موضوعی معین که بیشتر جنبة آموزش...
-
آش
فرهنگ فارسی معین
[ سنس . ] ( اِ.)1 - غذای آبدار که از حبوبات و روغن و سبزی و مانند آن درست کنند. 2 - آهار و مایعی که برای دباغی پوست حیوانات ب ه کار برند. ؛ ~برای کسی پختن توطئه ای برای کسی ترتیب دادن . ؛ همان ~ُ همان کاسه وضع به همان منوال است که بود، هیچ تغییر...
-
بلوط
فرهنگ فارسی معین
(بَ) [ په . ] ( اِ.) درختی است تناور با برگ های شکافدار و گل های دراز و آویخته و زردرنگ .میوه اش بیضی شکل است و درون آن د انه ای قرار دارد که هم آن را بریان کرده می خورند و هم از آرد آن نان می پزند. چوبش سخت و محکم است ، از آن در نجاری و ساختن قایق ا...
-
کرچک
فرهنگ فارسی معین
(کَ چَ) (اِ.) گیاهی است از تیرة فرفیون ها که یک ساله است و دارای برخی گونه های پایا می باشد. برگ های این گیاه دارای پهنک بزرگ و منفرد و پنجه ای شکل و گل هایش خوشه ای و به طور متقابل با برگ های انتهایی ساقه قرار دارد. میوه اش کپسول دار و پوشیده از خار...
-
اراک
فرهنگ فارسی معین
( اَ) ( اِ.) 1 - درختچه ای است از تیرة اراکی ها که فقط شامل یک گونه است . برگ هایش متقابل و کمی گوشتالو است ، گل هایش سفیدرنگ و کوچک و به شکل خوشه که در انتهای شاخه ها قرار می گیرند، می باشد. میوه اش هسته و زردرنگ است و آن را کباث نامند و در صورتی ک...
-
نخود
فرهنگ فارسی معین
(نُ خُ) 1 - گیاهی است از تیرة سبزی - آساها (پروانه واران ) و از دستة پیچی ها و یکساله . این گیاه دارای گونه های مختلف است . دانه های رسیده اش مصرف غذایی دارد. 2 - واحدی است برای وزن . ؛ دنبال ~سیاه فرستادن کسی را به بهانه ای از مجلس دور کردن . ؛...