کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شطرنج بازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فرزین
فرهنگ فارسی معین
(فَ رْ) (اِ.) مهرة وزیر در بازی شطرنج .
-
مات
فرهنگ فارسی معین
(ص .) 1 - حیران ، سرگشته . 2 - (اِ.) وضعیتی در بازی شطرنج که شاه قادر به هیچ حرکتی نیست و بازی به اتمام می رسد.
-
لعبه
فرهنگ فارسی معین
(لُ بَ) [ ع . لعبة ] 1 - (اِمص .) بازی . 2 - (اِ.) نوبت بازی . 3 - آنچه بدان بازی کنند مانند شطرنج . 4 - تمثال ، پیکر. 5 - احمقی که او را ریشخند کنند. 6 - مهر گیاه .
-
شاه قام
فرهنگ فارسی معین
[ فا - ع . ] (اِمر.) = شاه قایم : پی در پی کشت گفتن به حریف ، آن گاه که خود را در بازی شطرنج زبون بینند تا بدین وسیله فرصت ندهند که بازی دیگر کند و بازی قایم شود.
-
وزیر
فرهنگ فارسی معین
(وَ) [ ع . ] (اِ. ص .) 1 - هر یک از اعضای هیئت دولت . 2 - رئیس وزارتخانه . 3 - فرزین ؛ در بازی شطرنج مُهرة بعد از شاه .
-
مجاهز
فرهنگ فارسی معین
(مُ هِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - حریف در قمار، حریف در بازی نرد و شطرنج . 2 - فراهم کنندة وسایل و اسباب کاری . 3 - مستوفی .
-
نرد
فرهنگ فارسی معین
(نَ) [ په . ] (اِ.) نوعی بازی مانند شطرنج که ابزار آن یک صفحة چوبی به همراه 15 مهرة سیاه و 15 مهرة سفید و دو طاس می باشد.
-
کیش
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - حرکتی در بازی شطرنج که باعث تهدید شاه شده و شاه ناگزیر به تغییر خانه خود می شود. 2 - کلمه ای برای راندن پرندگان .