کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شریر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شریر
فرهنگ فارسی معین
(شَ) [ ع . ] (ص .) بدکار. ج . اشرار.
-
جستوجو در متن
-
اشرار
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ.) جِ شریر؛ بدکاران .
-
آتش پاره
فرهنگ فارسی معین
( ~. رِ) (اِمر.) 1 - پارة آتش ، اخگر. 2 - کنایه از: کودک شریر.
-
آشموغ
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (ص .) 1 - فریفتار، شریر. 2 - نام دیوی است از پیروان اهریمن .
-
بدکاره
فرهنگ فارسی معین
( ~. رِ) (ص مر.) 1 - آن که مرتکب کارهای بد شود، بدکردار. 2 - شریر، موذی . 3 - فاسق ، زناکار، روسپی .