کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شراب خانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شراب زده
فرهنگ فارسی معین
( ~ . زَ دِ) (ص مف .) 1 - کسی که بر اثر بسیار خوردن شراب ، دیگر میلی به آن ندارد. 2 - مست ، بسیار مست .
-
جستوجو در متن
-
میکده
فرهنگ فارسی معین
(مِ کَ دِ) (اِ.) شراب خانه ، می خانه .
-
لهر
فرهنگ فارسی معین
(لَ هَ) (اِ.) 1 - شراب خانه ، میخانه . 2 - فاحشه خانه .
-
بزمگاه
فرهنگ فارسی معین
(بَ) (اِمر.) مجلس شراب و جشن و جای عیش و شادمانی و ضیاف خانه .
-
عقار
فرهنگ فارسی معین
(عُ) [ ع . ] (اِ.) 1 - اثاث خانه . 2 - مال برگزیده . 3 - می ، شراب .
-
کاله
فرهنگ فارسی معین
(لَ یا لِ) (اِ.) 1 - متاع و اسباب خانه . 2 - کدوی شراب . 3 - زمینی که برای کشت آماده شده باشد.