کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شتافتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شتافتن
فرهنگ فارسی معین
(ش تَ) (مص ل .) 1 - عجله کردن . 2 - تند رفتن .
-
جستوجو در متن
-
شتابیدن
فرهنگ فارسی معین
(ش دَ) (مص ل .) شتافتن .
-
توحی
فرهنگ فارسی معین
(تَ وَ حِّ) [ ع . ] (مص ل .) شتافتن .
-
اسراع
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) شتافتن . 2 - (مص م .) شتاباندن .
-
افت و خیز
فرهنگ فارسی معین
(اُ تُ) (اِمر.) افتادن و برخاستن ، به آهستگی رفتن و شتافتن .
-
تسارع
فرهنگ فارسی معین
(تَ رُ) [ ع . ] (مص ل .) شتافتن ، سرعت گرفتن .
-
تبادر
فرهنگ فارسی معین
(تَ دُ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - پیشی گرفتن . 2 - شتافتن . 3 - بدون اندیشیدن ، معنی را از لفظ فهمیدن .
-
استعجال
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص م .) کاری را به شتاب خواستن ، به شتاب واداشتن . 2 - (مص ل .) شتافتن ، شتاب کردن . 3 - (اِمص .) شتابزدگی .