کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شبنم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شبنم
فرهنگ فارسی معین
(شَ نَ) (اِمر.) قطره ای شبیه دانة باران که شب روی برگ گل و گیاه می نشیند. بشم ، بژم ، بشک ، اپشک ، افشک ، افشنگ و ژاله نیز گفته اند.
-
جستوجو در متن
-
اپشک
فرهنگ فارسی معین
(اَ شَ) (اِ.) شبنم ، ژاله .
-
پشک
فرهنگ فارسی معین
(پَ شَ) (اِ.) شبنم ، ژاله .
-
جلید
فرهنگ فارسی معین
(جَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - یخ . 2 - شبنم .
-
لشک
فرهنگ فارسی معین
(لَ) (اِ.) 1 - پاره . 2 - شبنم .
-
ایاز
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) (اِ.) = ایاس : 1 - نسیم ، باد خنک . 2 - شبنم .
-
افشک
فرهنگ فارسی معین
(اَ شَ) (اِ.) = افشنگ . افشنک . اپشک : شبنم ، ژاله .
-
بشک
فرهنگ فارسی معین
(بَ) ( اِ.) 1 - شبنم . 2 - برف . 3 - تگرگ .
-
پشنگک
فرهنگ فارسی معین
(پَ شَ گَ) (اِمصغ .) 1 - شبنم . 2 - تگرگ .
-
ژاله
فرهنگ فارسی معین
(لِ) [ سنس . ] (اِ.) 1 - شبنم . 2 - تگرگ . 3 - باران .
-
آب بسته
فرهنگ فارسی معین
(بِ بَ تِ) (اِمر.) 1 - شیشه ،آبگینه ، بلور. 2 - ژاله ، شبنم . 3 - تگرگ ، یخ .
-
اندیه
فرهنگ فارسی معین
(اَ یِ) [ ع . اندیة ] (اِ.) جِ ندی . 1 - شبنم ها، نم های صبحگاهی . 2 - خاک های نمناک .
-
ندی
فرهنگ فارسی معین
(نَ دا) [ ع . ] 1 - (اِ.)شبنم ، ژاله .2 - (اِمص .) بخشش ، بخشندگی .
-
سقط
فرهنگ فارسی معین
(سَ یا س قْ) [ ع . ] (اِ.) 1 - بچة نارس یا مرده که پیش از فرا رسیدن هنگام ولادت از شکم مادر خارج شود. 2 - برف . 3 - شبنم .