کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شبستان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شبستان
فرهنگ فارسی معین
(شَ بِ) (اِمر.) 1 - خوابگاه . 2 - حرمسرا. 3 - قسمی از مسجد که دارای سقف است .
-
جستوجو در متن
-
شب خانه
فرهنگ فارسی معین
(شَ نِ) (اِمر.) شبستان .
-
خلوت خانه
فرهنگ فارسی معین
( نِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) 1 - جای آسایش . 2 - اطاق مخصوص . 3 - شبستان . 4 - نمازخانه .
-
شبادان
فرهنگ فارسی معین
(شَ) [ قس . شبستان ] (اِمر.) 1 - آن جا که شب آرام گیرند. 2 - زیرزمین عمیق خانه که در تابستان برای خنکی از آن استفاده کنند.
-
تابخانه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (اِمر.) 1 - خانه ای که دیوارهای آن آینه کاری شده باشد. 2 - حمام ، گرمابه . 3 - خانة زمستانی که با بخاری و یا تنور گرم شود. 4 - شبستان .
-
بنه
فرهنگ فارسی معین
(بُ نِ) [ په . ] (اِمر.) 1 - بار و اسباب سفر. 2 - مال ، دارایی . 3 - زاد، توشه . 4 - جفت . 5 - رخت و لباس . 6 - لانه و آشیانه مرغ . 7 - خانه ، شبستان .