کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شأمی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شامی
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) نوعی کباب مرکب از گوشت کوبیده و آرد نخودچی که در روغن سرخ کنند.
-
جستوجو در متن
-
دو خواهر
فرهنگ فارسی معین
(دُ خا هَ) (اِمر.) دو ستارة شِعرای شامی و شِعرای یمانی .
-
شعری
فرهنگ فارسی معین
(ش را) [ ع . ] (اِ.) نام دو ستاره نورانی در دو صورت فلکی سگ بزرگ و سگ کوچک که به شِعرای یمانی و شِعرای شامی معروفند.
-
کلب اصغر
فرهنگ فارسی معین
( ~ . اَ غَ) [ ع . ] (اِمر.) سگ کوچک . یکی از صورت های فلکی جنوبی است که به شکل سگ کوچکی فرض شده است و ستارة معروف آن شعرای شامی یا غمیصاء می باشد.
-
غرواش
فرهنگ فارسی معین
(غَ یا غُ) (اِ.) 1 - لیف شوی مالان و جولاهگان و کفشدوزان و آن گیاهی است که مانند جاروب بندند و بدان آب و آهار و شوربا بر جامه ای که بافند پاشند. غرواس و غورواشی و غورواشه نیز گویند. 2 - زنجبیل شامی .