کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شالی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شالی
فرهنگ فارسی معین
[ سنس . ] (اِ.) برنجی که هنوز پوستش کنده نشده .
-
جستوجو در متن
-
زنار
فرهنگ فارسی معین
(زُ نّ) [ یو. ] (اِ.) 1 - رشته ای که مسیحیان به وسیلة آن صلیب را به گردن آویزند. 2 - کُستی ؛ شالی که زردشتیان به کمر بندند.
-
غله
فرهنگ فارسی معین
(غَ لِّ یا لَُ) [ ع . غلة ] (اِ.) 1 - درآمد حاصل از کرایة مکان یا فروش زراعت . 2 - گندم ، جو، شالی و حبوبات . ج . غلات .