کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شاش کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شاش بند
فرهنگ فارسی معین
(بَ) (اِمر.) 1 - مرضی که بر اثر آن بول از مجری خارج نشود و شخص نتواند ادرار کند، حبس البول . 2 - (کن .) نهایت ترس و اضطراب .
-
جستوجو در متن
-
گمیزیدن
فرهنگ فارسی معین
(گُ دَ) (مص ل .) شاش کردن .
-
ادرار
فرهنگ فارسی معین
( اِ) [ ع . ] 1 - (مص م .) روان ساختن ، جاری کردن . 2 - (اِ.) وظیفه ، مقرری . 3 - (عا.) بول ، شاش .