کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شاخه 2 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
شخ
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِ.) 1 - شاخه . 2 - شاخ حیوانات .
-
طاق
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - تاک ، مو. 2 - درختی که شاخه نداشته باشد.
-
لاغ
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) شاخه ای از گیاه .
-
شاخسار
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) 1 - قسمت بالای درخت که پُر شاخه باشد. 2 - جای انبوهی از درختان بسیار شاخ . 3 - شاخة درخت .
-
افانین
فرهنگ فارسی معین
(اَ نِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - شاخه درخت . 2 - انواع سخن .
-
برزه
فرهنگ فارسی معین
(بَ زِ) ( اِ.) 1 - کشت ، کاشت . 2 - شاخة درخت .
-
بیلک
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمصغ .) 1 - نوعی پیکان شبیه بیل کوچک . 2 - تیر دو شاخه .
-
شجن
فرهنگ فارسی معین
(شَ جَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - اندوه . 2 - شاخه .
-
خضر
فرهنگ فارسی معین
(خَ ض ) [ ع . ] 1 - (ص .) سبز. 2 - (اِ.) شاخة درخت . 3 - زراعت . 4 - جای بسیار سبز.
-
قضب
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع . ] 1 - (اِ.) هر درخت دراز گسترده شاخ . 2 - شاخه ای که برای کمان بریده باشند. 3 - یونجه .
-
سرشاخ
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِمر.) 1 - نوک شاخة درخت . 2 - شاخة باریک و نازک . 3 - نوک شاخ حیوان . 4 - گلاویز شدن دو کشتی گیر با هم .
-
فرهانج
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِ.) 1 - شاخة بزرگی که از درخت ببرند تا شاخه های دیگر برآید. 2 - شاخة درختی که به درخت دیگر پیوند کنند. 3 - شاخة درخت انگوری که آن را در زمین کنند و از جای دیگر تتمة آن را بر آرند؛ عکیس .
-
شفشه
فرهنگ فارسی معین
(شَ ش ) (اِ.) 1 - شوشة طلا و نقره . 2 - شاخة راست و نازک درخت . 3 - چوبی که حلاجان با آن پنبه زنند.
-
برگ
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ په . ] ( اِ.) 1 - اندامی از گیاه که از جوانه های روی ساقه یا شاخه پدید می آید، بلگ . 2 - واحدی برای کاغذ یا آنچه به صورت کاغذ است ، ورق ، ورقه .
-
تنگه
فرهنگ فارسی معین
(تَ گِ) (اِمر.) شاخه ای از دریا واقع بین دو خشکی که دو دریا را به هم می پیوندد.