کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سین
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) پانزدهمین حرف از الفبای فارسی ، س .
-
واژههای مشابه
-
سین جیم
فرهنگ فارسی معین
(اِمص .) سوال و جواب ، مجازاً به معنی استنطاق و بازخواست .
-
هفت سین
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) سفره ای که ایرانیان هنگام تحویل سال نو می اندازند و در آن هفت نوع محصول که با حرف «س » شروع می شود می چینند.
-
جستوجو در متن
-
سمنو
فرهنگ فارسی معین
(سَ مَ) (اِ.) نوعی شیرینی که از شیرة گندم سبز کرده و آرد می پزند و در سفرة هفت سین می گذارند.
-
لثغه
فرهنگ فارسی معین
(لُ غَ یا غِ) [ ع . لثغة ] (مص ل .) گرفتن زبان و شکستگی آن به طوری که حرف سین را ثاء یا راء را غین گویند و مانند آن .
-
کسکسه
فرهنگ فارسی معین
(کَ کَ سَ یا س ) [ ع . کسکسة ] (مص م .) 1 - سخت کوفتن . 2 - الحاق کاف تأنیث به سین به هنگام وقف مانند «بکس » و «اکرمتکس » بجای «بک » و «اکرمتک » (و آن لغت تمیم است .) 3 - آوازی که از تلفظ حرف «س » شنیده شود.