کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیرآب کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سیراب
فرهنگ فارسی معین
(ص مر.) پُر آب ، سیر شده از آب ، طراوت و آبداری .
-
لعل سیراب
فرهنگ فارسی معین
( ~ ) [ معر - فا. ] (اِ. ص .) لعل آبدار، لعل خوش رنگ .
-
جستوجو در متن
-
تسقیه
فرهنگ فارسی معین
(تَ یِ) [ ع . تسقیة ] (مص م .) آب دادن ، سیراب کردن .
-
ارواء
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) (اِ.) [ ع . ] (مص م .)1 - سیراب کردن . 2 - روان کردن . 3 - به روایت شعر داشتن .
-
ترویه
فرهنگ فارسی معین
(تَ یِ) [ ع . ترویة ] (مص م .) سیراب کردن ، آب برای سفر برداشتن .