کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیارات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
اقمار
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ.) جِ قَمَر. 1 - ماه ها، سیارات کوچکی که به دور یکی از سیارات می گردند. 2 - در فارسی ، کشورهای ضعیفی که از نظر سیاسی پیرو کشورهای قوی تر می باشند.
-
ثوابت
فرهنگ فارسی معین
(ثَ بِ) [ ع . ] (اِ.) جِ ثابته ؛ ستارگان ثابت که مانند سیارات حرکت انتقالی ندارند.
-
خورشید
فرهنگ فارسی معین
(خُ) [ په . ] (اِ.) 1 - ستاره ای که سیارات منظومة شمسی به گرد آن می چرخند. 2 - هر ستاره ای که مرکز یکی از منظومه ها باشد.
-
مراحل نشین
فرهنگ فارسی معین
(مَ حِ. نِ) [ ع - فا. ] 1 - (ص فا.) مسافر. 2 - هر یک از سیارات هفتگانه .
-
مشتری
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع . ] (اِ.) پنجمین و بزرگترین سیاره از سیارات منظومه شمسی که هر 12 سال یک بار به دور خورشید می گردد.
-
زایجه
فرهنگ فارسی معین
(یِ جِ) (اِ.) 1 - لوحه ای مربع یا گِرد که جای سیارات و بروج دوازده گانه روی آن نقش شده و از آن برای احکام نجومی یا بدست آوردن حکم طالع استفاده می کردند. 2 - شکلی است دارای 123 خانه که از آن حالت ماه و سال و مولود استخراج می شود.
-
زحل
فرهنگ فارسی معین
(زُ حَ) [ ع . ] (اِ.) کیوان ؛ ششمین سیاره از سیارات منظومه شمسی ، دارای حلقه ای نورانی و زیبا. حرکت وضعی اش ده ساعت و چهارده دقیقه و حرکت انتقالی اش بیست و نه سال و نیم می باشد، در نجوم قدیم جزء ستارگان نَحس به شمار می آمد.
-
زمین
فرهنگ فارسی معین
(زَ) [ په . ] (اِ.)1 - سومین سیاره از سیارات منظومه شمسی به نسبت دوری از خورشید. 2 - مساحتی از خاک که در آن کشت و زرع می کنند. 3 - خاک . ؛ ~ و زمان کنایه از: همه جا و همه چیز. ؛ ~ را به آسمان دوختن کنایه از: دست به کار محال زدن و به قصد پیروز شدن...
-
مدار
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - جای دور زدن و گردیدن . 2 - در اصطلاح جغرافیا عبارت از خطی است که سیارات به دور خورشید می پیمایند. ؛ ~ رأس الجدی مدار َ27 ْ23 عرض جنوبی کرة زمین که خورشید در روز اول دی ماه به آن عمود می تابد و منطقة معتدل جنوبی از پایین آن ت...
-
هفت رنگ
فرهنگ فارسی معین
( ~. رَ) 1 - (اِمر.) از قدیم هفت رنگ را از میان رنگ ها اصلی دانسته اند (سبح الوان ) و آن ها عبارتند از: الف - به قولی : سیاه ، خاکی (خاکستری )، سرخ ، زرد، سفید، کبود، زنگاری . ب - و به قولی : زرد، آبی ، نارنجی ، سرخ ، بنفش ، سبز، نیلگون . ضح - قدما...