کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سکرجه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سکرجه
فرهنگ فارسی معین
(سُ کَ رَّ جَ یا جِ) [ معر. سکرچه ] (اِ.) 1 - ظرفی است کوچک که در آن نانخورش ها نهند و بر سر سفره گذارند. 2 - واحد وزن .
-
جستوجو در متن
-
سکره
فرهنگ فارسی معین
(سُ رَ یا رِ) (اِ.) [ معر. ] = اسکوره . اسکره . اسکرچه . سکرچه . سکرجه : 1 - کاسة گلی . 2 - پیاله ای است که مقداری معین جا بگیرد.