کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سکان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سکان
فرهنگ فارسی معین
(سُ کّ) [ ع . ] (اِ.)اسباب هدایت وسیله - های شناور یا پرنده مثل کشتی و هواپیما.
-
واژههای مشابه
-
سکان دار
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع - فا. ] (ص فا.) مأمور هدایت وسیله های شناور یا پرنده .
-
جستوجو در متن
-
فروند
فرهنگ فارسی معین
(فَ وَ) (اِ.) 1 - چوبی که در پس می انداختند تا در باز نشود. 2 - سکان کشتی . 3 - بادبان کشتی . 4 - واحد شمارش کشتی و هواپیما.