کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سَهم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سهم
فرهنگ فارسی معین
(سَ) [ په . ] (اِ.) ترس ، هراس ، هول .
-
سهم
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع . ] (اِ.) 1 - تیر؛ ج . سهام . 2 - بهره ، نصیب . ؛ ~الارث سهم هر یک از ورثه از ارثیه .
-
سهم زد
فرهنگ فارسی معین
( ~ . زَ) (ص مف .) بیمناک .
-
واژههای همآوا
-
سهم
فرهنگ فارسی معین
(سَ) [ په . ] (اِ.) ترس ، هراس ، هول .
-
سهم
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع . ] (اِ.) 1 - تیر؛ ج . سهام . 2 - بهره ، نصیب . ؛ ~الارث سهم هر یک از ورثه از ارثیه .
-
جستوجو در متن
-
سهمیه
فرهنگ فارسی معین
(سَ یِّ) [ ازع . ] (ص نسب .) منسوب به سهم ، مقدار و چیزی که نصیب و سهم کسی شود.
-
اسهام
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ.) جِ سهم ؛ بهره ها، بخش ها.
-
پرس
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ فر. ] (اِ.) سهم غذا مخصوص یک نفر.
-
سهام
فرهنگ فارسی معین
(س ) [ ع . ] (اِ.) جِ سهم ؛ تیرها.
-
تسهیم
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - سهم بندی کردن . 2 - پارچه را نقش دار ساختن .
-
رسد
فرهنگ فارسی معین
(رَ سَ) [ معر. ] (اِ.) 1 - بهره ، نصیب به حصه . 2 - سهم مالیاتی .
-
سهام
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع . ] (اِ.) جِ سهم . 1 - نصیب ها. 2 - برگه هایی مبنی بر شریک بودن در سرمایة کارخانه یا شرکت .
-
مشاع
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . ] (اِ.) ملک یا خانه ای که میان چند نفر مشترک باشد و سهم جداگانة هر یک معین نشده باشد.