کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سوگند خوردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سوگند بقراط
فرهنگ فارسی معین
( ~ بُ) (اِمر.) سوگندی که پزشکان یاد می کنند تا وظیفة خود را به درستی انجام دهند و آن منسوب است به بقراط پزشک معروف سدة پنجم پیش از میلاد.
-
جستوجو در متن
-
تحالف
فرهنگ فارسی معین
(تَ لُ) [ ع . ] (مص م .) با هم سوگند خوردن .
-
حلف
فرهنگ فارسی معین
(حَ) [ ع . ] (مص ل .) سوگند خوردن ، قسم یاد کردن .
-
ابلاء
فرهنگ فارسی معین
( اِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - عذر خود را بیان کردن . 2 - سوگند خوردن . 3 - ادا کردن . 4 - پذیرفتن .
-
اقتسام
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص م .) 1 - پخش کردن ، قسمت کردن . 2 - سوگند خوردن ، قسم یاد کردن ؛ ج . اقتسامات .
-
ور
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ په . ] (اِ.) در ایران باستان در محاکمه های مبهم و مشکل دو طرف دعویی را مورد آزمایش (ور) قرار می دادند و آن دو گونه بوده است : 1 - ور گرم (گذشتن از آتش ). ور سرد (خوردن سوگند) و آن آب آمیخته با گوگرد بوده است که به متهم می خورانیدند.