کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سوزه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سوزه
فرهنگ فارسی معین
(زَ یا زِ) (اِمص .) عمل سوختن .
-
سوزه
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِ.) تریز جامه ، تک پارچه ای که در زیر بغل پیراهن یا میان شلوار دوزند.
-
جستوجو در متن
-
سوچه
فرهنگ فارسی معین
(چَ یا چِ) (اِ.) = سوجه . سوزه : 1 - پارچه ای چهار گوشه که در زیر بغل جامه دوزند؛ بغلک . 2 - پارچة مثلث متساوی - الساقین که از سر تریز جامه ببرند تا خشتک را بر آن دوزند.
-
کون
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) سرین ، نشستگاه . ؛ ~ کسی گُهی بودن کنایه از: در کاری مشکوک دست داشتن . ؛ ~ سوزه کنایه از: حسادت شدید. ؛~ گشاد بودن کنایه از: تن به کار ندادن ، تنبل و بی حال بودن . ؛ ~ نشور کنایه از: نجس ، بی دین و لامذهب .