کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سوت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سوت
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - صدایی که با بیرون دادن نفس از دهان با لب غنچه شده یا با قرار دادن انگشت ها در دهان تولید شود. 2 - ابزاری که در آن دمند و آوایی برآورند؛ سوتک .
-
واژههای مشابه
-
سوت کردن
فرهنگ فارسی معین
(کَ دَ) (مص م .) (عا.) پرت کردن ، چیزی را به جای دوری انداختن .
-
سوت کشیدن
فرهنگ فارسی معین
(کَ یا کِ دَ) (مص ل .) با دهان سوت زدن .
-
سوت و کور
فرهنگ فارسی معین
(تُ) (ص مر.) (عا.) 1 - کساد، بی رونق . 2 - بی سر و صدا، ساکت .
-
واژههای همآوا
-
سوط
فرهنگ فارسی معین
(سَ) [ ع . ] (اِ.) تازیانه ؛ ج . اسواط .
-
صوت
فرهنگ فارسی معین
(صَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - بانگ ، آواز. 2 - نغمه ، آواز.
-
جستوجو در متن
-
هتک
فرهنگ فارسی معین
(هُ تَ) (اِ.) (عا.) سوت ، صفیر.
-
شپیل
فرهنگ فارسی معین
(ش ) (اِ.) سوت ، سوتی که با دهان زنند.
-
شپلیدن
فرهنگ فارسی معین
(ش پِ دَ) (مص ل .) 1 - سوت زدن . 2 - شیفته شدن .
-
صفیر
فرهنگ فارسی معین
(صَ) [ ع . ] (اِ.)1 - بانگ و فریاد. 2 - سوت .
-
هشپلک
فرهنگ فارسی معین
(هُ پُ لَ) (اِ.) سوت ، سوتی که با دست و دهان بزنند.
-
شخول
فرهنگ فارسی معین
(شُ) (اِ.) = شخیل . شخل : 1 - بانگ . 2 - سوت ، صفیر. 3 - ناله . 4 - پژمردگی .