کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سوال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سوال
فرهنگ فارسی معین
(سُ) [ ع . سؤال ] (اِمص .) 1 - پرسش . 2 - درخواست ، تقاضا. ج . سؤالات .
-
واژههای مشابه
-
سوال کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) گدایی کردن ، طلب کردن .
-
جستوجو در متن
-
سین جیم
فرهنگ فارسی معین
(اِمص .) سوال و جواب ، مجازاً به معنی استنطاق و بازخواست .
-
احوال پرسی
فرهنگ فارسی معین
( ~. پُ) [ ع - فا. ] (حامص .) پرسش از چگونگی وضع و کار و بار کسی ، پژوهش و سوال از صحت و بیماری کسی .
-
ترور
فرهنگ فارسی معین
(تِ رُ) [ فر. ] (اِ.) 1 - هراس ، هراس افکندن ، ایجاد وحشت کردن . 2 - کشتن ناگهانی یک فرد بدون آن که فرد مورد نظر فرصتی برای دفاع یا مقابله داشته باشد. ؛ ~شخصیت با دروغ و جوسازی شخصیت اجتماعی کسی را زیر سوال بردن و وجهة اجتماعی او را مخدوش کردن .