کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سن بلوغ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بلوغ
فرهنگ فارسی معین
(بُ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - به سر رسیدن . 2 - رسیدن به سن رشد. 3 - رسیدگی . 4 - سن قانونی .
-
آب و گل
فرهنگ فارسی معین
(بُ گِ) (اِمر.) 1 - بنا، ساختمان . 2 - زمین ، ملک . ؛ از ~ درآمدن کنایه از: به سن رشد و بلوغ رسیدن .
-
مکلف شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. شُ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) 1 - انجام کاری را به عهده گرفتن . 2 - به سن بلوغ رسیدن .
-
نابالغ
فرهنگ فارسی معین
(لِ) [ فا - ع . ] (ص .) 1 - آن که به سن بلوغ نرسیده . 2 - آن که قوة تشخیص و تمیز ندارد، ساده لوح .