کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سنگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سنگی
فرهنگ فارسی معین
(سَ) (ص نسب .) 1 - ساخته شده از سنگ . 2 - باوقار.
-
واژههای مشابه
-
پارینه سنگی
فرهنگ فارسی معین
( ~. سَ) (اِمر.) عصر حجر، پالئولتیک . نام دوره ای از ماقبل تاریخ که در آن انسان ابزارش را از سنگ ها به صورت نازیبا و خشن تهیه می کرد.
-
جستوجو در متن
-
سنگ نوشته
فرهنگ فارسی معین
(سَ . نِ وِ تِ) (اِمر.) سنگی که بر روی آن نوشته ای را کنده باشند، کتیبة سنگی .
-
جوغن
فرهنگ فارسی معین
(جَ غَ) (اِ.) هاون سنگی .
-
گران
فرهنگ فارسی معین
سنگی ( ~ . سَ) (حامص .) سنگینی ، وقار.
-
اپسان
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) (اِ.) فسان ، افسان ، سنگی که با آن کارد و مانند آن را تیز کنند.
-
افسان
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) ( اِ.) سنگی که با آن کارد و شمشیر و مانند آن را تیز کنند.
-
دیزی
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) ظرف سفالین یا سنگی که در آن معمولاً آبگوشت پزند.
-
سنجه
فرهنگ فارسی معین
(سَ جَ یا جِ) (اِ.) سنگی برای وزن کردن اشیاء.
-
ملچخ
فرهنگ فارسی معین
(مِ چَ) (اِ.) سنگی که در فلاخن گذارند و پرتاب کنند.
-
هاون
فرهنگ فارسی معین
(وَ) [ په . ] (اِ.) ظرفی آهنی یا سنگی که در آن چیزی را می کوبند یا می سایند.
-
فسان
فرهنگ فارسی معین
(فَ) (اِ.) افسان ، سنگی که با آن کارد یا شمشیر را تیز کنند.
-
گورک
فرهنگ فارسی معین
(رَ) (اِ.) سنگی که گازران جامه بر آن زنند و شویند.