کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سنة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سنه
فرهنگ فارسی معین
(س نَ یا نِ) [ ع . سنة ] (اِ.) 1 - اول خواب ، چرت . 2 - غفلت .
-
سنه
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع . سنة ] (اِ.) سال ، یک سال .
-
سنه
فرهنگ فارسی معین
(سَ نَ یا نِ) (اِ.) لعنت ، نفرین .
-
واژههای همآوا
-
سنت
فرهنگ فارسی معین
(سُ نَّ) [ ع . سنة ] (اِ.) 1 - راه ، روش ، سیرت . 2 - آن چه که پیامبر و صحابه به آن عمل کرده باشند.
-
جستوجو در متن
-
سنوات
فرهنگ فارسی معین
(سَ نَ) [ ع . ] (اِ.) سال ها. جِ سنه .
-
سنوی
فرهنگ فارسی معین
(سَ نَ) [ ع . ] (اِ.) منسوب به سنه .
-
سنت
فرهنگ فارسی معین
(سُ نَّ) [ ع . سنة ] (اِ.) 1 - راه ، روش ، سیرت . 2 - آن چه که پیامبر و صحابه به آن عمل کرده باشند.
-
حول
فرهنگ فارسی معین
(حُ) [ ع . ] 1 - (اِمص .) قدرت ، توانایی . 2 - (اِ.) قوه ، نیرو. 3 - پیرامون ، گرداگرد. 4 - سال ، سنه . ج . احوال .