کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سم غدۀ فوقکلیوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پیل سم
فرهنگ فارسی معین
(سُ) (ص مر.)1 - سم ستبر و درشت و محکم . 2 - اسبی که سم های بزرگ و ستبر دارد.
-
سم الخیط
فرهنگ فارسی معین
(سَ مُّ لْ) [ ع . ] (اِمر.) سوراخ سوزن .
-
جستوجو در متن
-
پروژسترون
فرهنگ فارسی معین
(پُ رُ ژِ تِ رُ) [ فر. ] (اِ.) هورمونی که در تخمدان ، غدة فوق کلیوی و جفت ساخته می شود و رحم را برای پذیرش تخم آماده می کند.