کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سمبل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سمبل
فرهنگ فارسی معین
(سَ بَ)(اِ.) (عا.)= سنبل : کار سرسری ، سطحی .
-
واژههای مشابه
-
سمبل کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ دَ) (مص ل .) (عا.) کاری را سرسری و بدون دقت انجام دادن .
-
جستوجو در متن
-
توتم
فرهنگ فارسی معین
(تُ تِ) [ انگ . ] (اِ.) چیزی که به عنوان سمبل گروه مورد پرستش قرار گیرد.
-
نماد
فرهنگ فارسی معین
(نَ) (اِ.) 1 - نماینده ، سَمبُل . 2 - مظهر، نشانه . 3 - علامت .