کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سقط جنین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سقط شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . شُ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) 1 - بی فایده شدن . 2 - مردن .
-
سقط گفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گُ تَ) [ ع - فا. ] (مص م .) دشنام دادن .
-
سقط همت
فرهنگ فارسی معین
(سَ قَ. هِ مَُ) [ ع . ] (ص مر.)پست - همت .
-
سقط کاری
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ ع - فا. ] (حامص .) آجر - کاری ، به کار بردن آجر و سنگ در ساختمان .
-
جستوجو در متن
-
کورتاژ
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) عمل خارج کردن جنین از رحم ، سقط جنین .
-
آفگانه کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ)(مص ل .)سقط جنین کردن ، بچه افکندن .
-
آفگانه
فرهنگ فارسی معین
(نِ)(اِمر.)بچة نارسیده ، جنین که پیش از موقع از شکم زن یا حیوان ماده سِقْط شود.