کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سقر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سقر
فرهنگ فارسی معین
(سَ قَ) [ ع . ] (اِ.) دوزخ ، جهنم .
-
واژههای همآوا
-
ثغر
فرهنگ فارسی معین
(ثَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - دندان های جلو. 2 - سوراخ . 3 - سرحد، مرز. ج . ثغور.
-
سغر
فرهنگ فارسی معین
(سُ غُ) (اِ.) خارپشت .
-
صغر
فرهنگ فارسی معین
(صَ غَ) [ ع . ] (مص ل .) خرد گردیدن .
-
صغر
فرهنگ فارسی معین
(ص غَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) کوچک شدن . 2 - خوار شدن . 3 - (اِمص .) کم سالی ، خردی ، کوچکی .
-
صقر
فرهنگ فارسی معین
(صَ) [ معر. ] (اِ.) 1 - چرخ (جان .). 2 - هر مرغ شکاری از باز، شاهین و جز آن ؛ ج . اصقُر صُقور، صِقار، صِقاره ، صُقر.