کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سست کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سست رگ
فرهنگ فارسی معین
( ~ . رَ) (ص مر.) 1 - بی غیرت ، بی - حمیت . 2 - کاهل .
-
سست ریش
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص مر.) ضعیف النفس ، ساده لوح .
-
سست زخم
فرهنگ فارسی معین
( ~ . زَ) (ص مر.) نبضی که سست می زند.
-
جستوجو در متن
-
اضعاف
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] (مص م .) 1 - سُست کردن ، ضعیف کردن . 2 - دو برابر کردن .
-
تخدیر
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - سست کردن . 2 - بی حس کردن .
-
توهین
فرهنگ فارسی معین
(تُ) [ ع . ] (مص م .) 1 - خوار کردن ، خوار داشتن . 2 - سُست کردن .
-
توانی
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - سست شدن . 2 - سستی کردن .
-
ضعف کردن
فرهنگ فارسی معین
(ضَ . کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) (عا.) سست شدن ، بی حال شدن .
-
شل
فرهنگ فارسی معین
(شُ) (ص .)1 - نرم . 2 - وارفته . 3 - سست . 4 - آبکی . ؛ ~ کن سفت کن درآوردن کنایه از: دستورهای متضاد دادن یا اعمال متناقض کردن .
-
فروهشتن
فرهنگ فارسی معین
(فُ. هِ تَ) 1 - (مص م .) پایین گذاشتن ، بر زمین گذاشتن . 2 - آویزان کردن . 3 - (مص ل .) فرو افتادن . 4 - سست شدن . 5 - آویزان شدن .
-
باختن
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (مص ل .) 1 - مغلوب شدن در قمار یا بازی . 2 - از بین رفتن تمام یا بخشی از مال . 3 - بخشیدن . 4 - از شدت ترس یا نگرانی سُست شدن ، گیج شدن . 5 - چرخ دادن . ؛قافیه را ~ اشتباه کردن ، در غلط افتادن .