کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سروری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سری
فرهنگ فارسی معین
(سَ) (حامص .) مهتری ، سروری .
-
سیادت
فرهنگ فارسی معین
(دَ) [ ع . سیادة ] 1 - (مص ل .) سروری ، شرف یافتن . 2 - (اِمص .) بزرگی ، سروری .
-
هژمونی
فرهنگ فارسی معین
(هِ ژِ مُ) [ فر. ] (اِ.) برتری ، سروری ، سلطه .
-
ریاست
فرهنگ فارسی معین
(رَ یا رِ سَ) [ ع . رئاسة ] (اِمص .) سروری ، فرماندهی .
-
کیایی
فرهنگ فارسی معین
(حامص .) 1 - پادشاهی . 2 - بزرگی ، سروری . 3 - ولایت .
-
امیری
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] 1 - (حامص .) امیر بودن ، امارت ، حکمرانی . 2 - سرداری ، سالاری . 3 - سروری ، بزرگی . 4 - (ص نسب .) منسوب به امیر. 5 - (اِ.) آهنگی که بدان دوبیتی های امیر پازاواری مازندرانی را خوانند. 5 - (اِ.) نوعی ترمه که به دستور میرزا تقی خان ...