کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرشناس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سرشناس
فرهنگ فارسی معین
( ~. ش ) (ص مر.) معروف .
-
جستوجو در متن
-
اسم و رسم دار
فرهنگ فارسی معین
(اِ مُ رَ) (ص مر.) کنایه از: سرشناس ، معروف .
-
روشناس
فرهنگ فارسی معین
(ش ِ) (ص فا.) 1 - سرشناس ، مشهور. 2 - ستاره .
-
علم شدن
فرهنگ فارسی معین
(عَ لَ. شُ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) مشهور شدن ، سرشناس شدن .
-
فراروی
فرهنگ فارسی معین
(فَ) 1 - (ق مر.) پیش روی ، برابر. 2 - (ص مر.) سرشناس ، معروف .