کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرخ ده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آب سرخ
فرهنگ فارسی معین
(بِ سُ) (اِمر.) شراب .
-
سرخ شدن
فرهنگ فارسی معین
(سُ . شُ دَ) (مص ل .) 1 - کنایه از: خشمگین شدن . 2 - شرمسار شدن .
-
سرخ رگ
فرهنگ فارسی معین
(سُ. رَ) (اِمر.) شریان ، رگ جهنده ، رگی که خون را از قلب به قسمت های مختلف بدن می رساند.
-
جستوجو در متن
-
گنجفه
فرهنگ فارسی معین
(گَ جَ فَ یا فِ) (اِ.) = گنجفیه : نوعی بازی ایرانی که اکنون از رواج افتاده است . در این بازی هشت دستة دوازده برگی که نود و شش ورق دارد به کار می رود. هر یک از این دسته های هشتگانه سابقاً نامی به ترتیب زیر داشت : غلام ، تاج ، شمشیر، اشرفی (زر سرخ )، چ...
-
گل
فرهنگ فارسی معین
(گُ) [ په . ] (اِ.) 1 - عضو تولید مثلی و تکثیر گیاهان که از برگ های تغییر شکل یافته به وجود آمده است . گل ممکن است سلول های هر دو جنس نر و ماده را شامل باشد و یا فقط ممکن است سلول های یک جنس (نر و یا ماده ) را دربرداشته باشد. اکثر گل ها دارای رنگ های...