کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سراییدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سراییدن
فرهنگ فارسی معین
(سَ دَ) (مص م .) نک سرودن .
-
جستوجو در متن
-
ترنم
فرهنگ فارسی معین
(تَ رَ نُّ) [ ع . ] (مص ل .) سراییدن ، آواز خواندن .
-
غنه
فرهنگ فارسی معین
(غُ نِّ یا نَُ) [ ع . غنة ] (اِ.) 1 - آوازی که از بینی بیرون آید. 2 - تحریری است از موسیقی که در هنگام غنا و سراییدن به خیشوم بینی ادا کنند. ؛ارباب ~ آوازخوانان .
-
نغم
فرهنگ فارسی معین
(نَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) آهسته سراییدن . 2 - آهسته سخن گفتن . 3 - (اِمص .) آهسته - سرایی . 4 - آهسته گویی . 5 - (اِ.) سخن آهسته ؛ نغمه .