کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرازیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سرازیر
فرهنگ فارسی معین
(سَ) (ص مر.) رو به پایین ، سراشیب .
-
واژههای مشابه
-
سرازیر شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . شُ دَ) (مص ل .) 1 - رو به پایین رفتن . 2 - سرنگون گشتن .
-
جستوجو در متن
-
سراشیب
فرهنگ فارسی معین
(سَ) (ص مر.) نک سرازیر.
-
نگونسار
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (ص مر.) سرازیر، آویخته شده .
-
پراکوه
فرهنگ فارسی معین
(پَ) (اِمر.) = براکوه : آن جای از کوه که عمیق است و آب به سوی آن سرازیر شود.
-
تنکیس
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) واژگون کردن ، سرازیر ساختن .
-
تلعت
فرهنگ فارسی معین
(تَ عَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - نشیب ، سرازیر. 2 - سیل گیر. 3 - دهانة رودخانه .
-
ریختن
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ په . ] (مص م .) 1 - سرازیر کردن آب یا هر مایع دیگری . 2 - پاشیدن . 3 - پراکنده ساختن . 4 - انداختن ، افکندن .
-
شاریدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص ل .) = شریدن : 1 - سرازیر شدن و ریختن آب ؛ شریدن . 2 - تراویدن آب از جراحت .
-
هاروت
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) نام فرشتة مغضوب خداوند که همراه فرشتة دیگر به نام ماروت در چاه بابل سرازیر آویخته شد.
-
تحدر
فرهنگ فارسی معین
(تَ حَ دُّ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - فرو ریختن ، فرو دویدن . 2 - سرازیر شدن ، به نشیب آمدن . 3 - (اِمص .) فروریزی ؛ ج . تحدرات .
-
فاضلاب
فرهنگ فارسی معین
(ض ) [ ع - فا. ] (اِمر.) 1 - آب اضافه ای که از نهر یا رود به بیرون سرریز می کند. 2 - آب آلوده ای که از حمام ها و توالت ها و... به چاه سرازیر می شود.